کد خبر 150729
۱۲ تیر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۷

پرونده نخبگان شاهد و ایثارگر- دکتر سارا آهنگر در گفتگو اختصاصی با حیات:

سختکوشی مادرم الگویی برای موفقیت امروز ما است

سختکوشی مادرم الگویی برای موفقیت امروز ما است

سارا آهنگر گفت: موفقیتی که امروز نصیب من و خواهرانم شده نتیجه الگوبرداری از مادرم است که در دوران کودکی ما با سختکوشی درس می‌خواند تا مشغول به کاری شود تا دخترانش را بدون نیاز به دیگران پرورش دهد.

به گزارش حیات، سارا آهنگر مدیرکل فناوری اطلاعات و امنیت فضای مجازی و شبکه‌ی دولت استانداری تهران و فرزند شهید عبدالله آهنگر است، او متولد سال 1362 و دارای مدرک تحصیلی دکتری سیاست‌گذاری علم و فناوری دانشگاه علم و صنعت می‌باشد.


سایه حضور پدر را در زندگی‌ام حس می‌کنم


سارا آهنگر گفت: ما 5 خواهر هستیم، زمان شهادت پدرم(سال 65 در عملیات کربلای 5) من هنگام شهادت پدر سه ساله بودم به همین جهت خاطره‌ای روشن از پدر در ذهن ندارم، تمام خاطراتی که از ایشان در ذهن دارم را از زبان مادرم و خواهر بزرگترم شنیده‌ام.
وی افزود: در زندگی‌ام سایه پدر را حس می‌کنم، می‌فهمم که به واسطه‌ی لطف خداوند ایشان روی زندگی من نظارت دارد، چراکه هر وقت در زندگی به بن‌بستی می‌رسیدم معجزاتی را در زندگی می‌دیدم.
ما پنج دختر بودیم، که خدا را شکر همه‌ی ما به نحوی به موفقیت دست پیدا کردیم. در دوران کودکی زندگی سختی را پشت سر گذاشتیم، مادرم در شرایطی همسرش را از دست داد که هیچ پشتوانه‌ای نداشت و باید پنج دختر خردسال را بزرگ می‌کرد.

 


الگوبرداری رمز موفقیت ما بود


سارا آهنگر ادامه داد: مادرم یک زن معمولی و خانه‌دار بود، اما بعد از شهادت پدرم با سختکوشی بسیار خودش را قوی کرد، کار کرد و بدون وابستگی به کسی توانست ما را به سختی بزرگ کند. من فکر می‌کنم دیدن این سختی‌ها و سخت‌کوشی‌های مادرم باعث شد که ما رشد کنیم و قدر تمام موفقیت‌هایی که به دست می‌آوریم را بدانیم و برای هر چیزی بهتر و بیشتر تلاش کنیم.
وی افزود: من در کودکی مادرم را می‌دیدم که با سختی درس می‌خواند تا بتواند کار مناسبی را پیدا کند تا بتواند ما را راحت‌تر بزرگ کند، وقتی این تلاش و سختکوشی او را می‌دیدم به خودم می‌گفتم شرایط من خیلی بهتر از شرایط مادرم است پس من بهتر می‌توانم پیشرفت کنم و به موفقیت برسم. خب به همین شکل خواهران بزرگ‌تر از خودم را نیز می‌دیدم که هر کدام در رشته‌ی تحصیلی خودشان به موفقیت رسیده‌اند و به نحوی افراد موفقی هستند این الگوبرداری از آن‌ها مرا بیشتر به سمت موفقیت سوق می‌داد.

 



اختراعی در رشته برق مخابرات داشتم


این فرزند شهید بیان داشت: من در طول تحصیلم تا مقطع دکتری در سه رشته‌ی متفاوت تحصیل کردم. در دوران دبیرستان ریاضی می‌خواندم و به واسطه بالا بودن معدل، در کنکور بهترین رشته که برق مخابرات بود را انتخاب کردم بدون اینکه از این رشته دانش خاصی داشته باشم. در دوره کارشناسی با وجود اینکه این رشته چندان مورد علاقه‌ی من نبود موفق به ثبت اختراعی در آن شدم. پس از آن و در دوره ارشد از آنجایی که به رشته انسانی علاقمند بودم تغییر رشته دادم و مدیریت خواندم. در دوره دکتری نیز در امتداد همین علاقه سیاست گذاری علم و فناوری را که هم مرتبط به کار و نیز جزو علاقمندهایی شخصی‌ام بود ادامه دادم و در حال حاضر در دانشگاه علم و صنعت مشغول دفاع از رساله‌ام هستم. 

 


نقش کم سهمیه در تداوم موفقیت


سارا آهنگر ادامه داد: متأسفانه این دید در جامعه وجود دارد که فرزندان شاهد و ایثارگر با سهمیه توانستند آدم‌های موفقی باشند که اینطور نیست، این مسئله در جامعه جا افتاده و اکثر فرزندان شاهد و ایثارگر امروز با آن دست به گریبان هستند. این مسئله برای بعضی از فرزندان شاهد به حدی سخت است که از ادامه تحصیل دست می‌کشند.
وی افزود: با اینکه من در طول تحصیل، معدل بالایی داشتم و تقریباً همه می‌دانستند بدون سهمیه هم در کنکور قبول می‌شوم، باز هم گاهی می‌شنیدم که می‌گفتند من با سهمیه قبول شده‌ام. به نظرم باید یک تحقیقی انجام دهند و طی آن آماری را بیرون بکشند که چند درصد از فرزندان شاهد با سهمیه وارد دانشگاه می‌شوند و این سهمیه چقدر در تدام موفقیت آن‌ها نقش دارد. سهمیه درصدی مؤثر است اینکه فقط شاید دانشگاه را جابه‌جا کند اما تأثیری در ورود و خروج به آن ندارد. این درصد و میزان سهمیه انقدر در ذهن عموم مردم بد جا افتاده که گاهی آن‌ها فراموش می‌کنند که نبودن پدر در خانه، خصوصاً برای دخترش چقدر سخت است و این موضوع را نمی‌توان با سهمیه جبران کرد.
وی در ادامه بیان داشت: نقدی که من به این مدل ورود به دانشگاه و سهمیه داشتم این است که به نظرم در همان سال‌های ابتدایی جنگ اگر این سهمیه را به نحو دیگری بین خانواده‌های شاهد تقسیم می‌کردند خیلی بهتر بود یعنی به جای تمرکز روی ورود به دانشگاه برای بچه‌های کلاس‌های آموزشی یا آمادگی برای کنکور برگزار می‌کردند. من همین الان هم که فرزندان شهدای مدافع حرم را می‌بینم که گاهاً تحت فشارند با خودم فکر می‌کنم که بعضی از افرادی که این حرف‌های غلط را می‌زنند حاضرند پدرشان را با چه چیزی عوض کنند.
حل مشکل مالی مؤثرتر است
فرزند شهید گفت: من به عنوان کسی که در زمان جنگ پدرش را از دست داده و تجربه‌ی نبود پدر را پشت سر گذاشته، می‌دانم که آن زمان بزرگترین دغدغه‌ی ما مشکل مالی بود یا حداق در زمان ما اکثر خانواده‌ها با این مشکل دست به گریبان بودند. به نظرم اگر در آن زمان حداقل از نظر مالی دغدغه نداشتیم درگیری با مسائل دیگر برایمان پیش نمی‌آمد. الان هم به نظرم اگر بنیاد بتواند حداقل 80 درصد از توانش را در جهت کمک مالی به این خانواده‌ها صرف کند احتمالاً آن‌ها احتیاج به خدمات یا سهمیه ندارند. اگر لازم باشد کلاس آموزشی خاصی بروند یا کلاس کنکور بروند با این کمک مالی می‌توانند آن را برطرف کنند و در نهایت احتیاج به سهمیه کمرنگ می‌شود. البته درصدی از خانواده‌ها هم هستند که جدای از کمک کالی نیاز به مددکار یا مشاور و یا از این قبیل کمک‌ها دارند که نحوه‌ی رسیدگی به آن متفاوت‌تر است.
انتهای پیام/
 

برچسب‌ها